Content Stats & Analytics for @pouria.alami

Pouria Alami
@pouria.alami

136,764 followers

این عجیب‌ترین اسباب‌کشی زندگی‌م بود. با اینکه کتاب فکر می‌کنم نمی‌خرم، حجم کتابهام بیشتر شده بود، با اینکه کتابها را خوب و سفت و کم‌تعداد بسته بودم، گفتند هر جعبه صد کیلو است، با اینکه جعبه‌ی نو خریده بودم جعبه‌ها مفت نمی‌ارزید و مقوای نرم بود، با اینکه با چسب و طناب بسته بودم جعبه‌ها وا می‌رفت و درست سر پا یک‌لحظه رفتم توی اینترنت و دیدم آقای #میلان_کوندرا از جهان رفت، سرم را آوردم بالا و دیدم کارگرها کتاب #جاودانگی را انداختند توی گاری کنار #مردی_با_کبوتر آقای #رومن_گاری و یادداشت‌های آقای #گابریل_گارسیا_مارکز. ما برای چه می‌نویسیم؟ و چرا می‌خوانیم؟ جاودانگی چیست؟ و #خیام هم توی اسباب‌کشی بوده که فکری شده و نوشته عاقبت خاک گل کوزه‌گران خواهیم شد؟ کتابهاش توی گاری و فرغون بوده؟ و باربر ازش پرسیده واقعا همه اینها را خوانده‌ای؟ خیام هم بادی به غبغب انداخته که بله، همه‌شان را. کارگر هم گفته خب برای چی؟ چی شد حالا این همه کتاب خواندی؟ واقعا چه می‌شود ما کتاب می‌خوانیم؟ و چرا از سرمان نمی‌افتد؟ چرا می‌نویسیم؟ و چرا از نوشتن کنده نمی‌شویم؟ وسط این ماجرا بودم که دیدم نیلا حاصل عمر پدر را بار کامیون کرده. هفده‌هجده کتاب که اسم من به‌عنوان نویسنده رویش است، بار کامیون بود. یعنی هستی می‌خواست چیزی بگوید؟ پیامی، خردی، نکته‌ای در این #بار_هستی بود که بار فرغون و وانت و کامیون شده بود؟ یا فقط یک اسباب‌کشی ساده بود که جعبه‌های کتاب را خوب نبسته بودند و کتابها پخش زمین شده بود و کارگرها رفته بودند از باغبان #فرغون قرض کرده بودند که این چیزهای بدبار و سنگین را از اینجا ببرند آنجا، و اصلا مهم نبود این چیزها به چه خون دل و در چه بی‌پولی‌ها یکی‌یکی خریده شده و صفحه‌به‌صفحه و خط خط خوانده شده… فرقی نداشت. از کشته پشته درست کردند پادشاهان و از کتاب کوه ساختند نویسندگان و همه این‌ها #عشقهای_خنده_دار ی بود، نبود؟ #پوریا_عالمی نودونه‌درصد #پست_موقت #خوره_کتاب #شیفته_دیدن #مستغرق_در_کلمات و چند #هشتگ جالب دیگر