Content Stats & Analytics for @film.psychology

صادق ثابتی
@film.psychology

13,109 followers

فیلم: Story of a Love affair کارگردان: میکل آنجلو آنتونیونی محصول: ۱۹۵۰ ایتالیا «بر هیچ مپیچ» می گویند آدم مفت خور خوش سلیقه می شود. یعنی چیزی را که راحت و رایگان به دست بیاورد از آن ایراد هم می گیرد. البته که ما چیزی از گذشته ی شوهر ثروتمند پائولا نمی دانیم که چطور به پول و قدرت رسیده، اما همان ابتدا می فهمیم که او کارآگاهی را برای تعقیب و کشف گذشته ی زنش استخدام کرده. چرایش هم معلوم نیست. از سر شکم سیری. به خاطر هیچ. بهرحال همین کنجکاوی از سر هیچ ماجرا را پیچیده می کند. معشوق سابق زن پیدا می شود و به سراغ زن می آید. بعد از هفت سال. آن دو قضیه تعقیب را می فهمند و گمان می کنند بابت مرگ ناخواسته ی کسی در گذشته است که آنها خود را مسببش می دانند. بعد دوباره به هم دل می دهند. بعد نقشه می کشند شوهر را بکشند و باهم فرار کنند. آنتونیونی برای نمایش بیگانگی شخصیت هایش با محیط، اغلب از محیط های تهی استفاده می کند. در واقع فرقی ندارد که آنها کجا هستند، مهم این است که از حضور خود رنج می برند و آرامش ندارند. آخر داستان هم که دو هیچِ دیگر اتفاق می افتد. خب این کلاف پیچیده که فقط بر سر یک کنجکاویِ بی خود شکل می گیرد در قسمت سینمایی اش خوب است که ماجرایی نوآر ساخته می شود. اما بیرون از قاب می دانیم که همین بر سر هیچ و پوچ ها، چه زندگی هایی نابود شده است. در اشل بزرگ‌تر. در سیستم تصمیمات جنگ و یا طمع. یکی هوس می کند ماشینش را بزرگ‌تر کند، یکی خانه اش را. یکی زمین هایش را و آن یکی منصبش را. یکی جمعیت کشورش را و دیگری مرزهای کشورش را. و در نهایت آبشان توی یک جوب نمی رود و بمب اتم را بزرگ تر می کنند برای کاهش همان جمعیتی که به دنبال ازدیادش بودند. یک بیگانگی آنتونیونی وار بر سرِ هیچ. #روانکاوی #سینمای_ایتالیا #نقد_فیلم #میکل_آنجلو_آنتونیونی #صادق_ثابتی